اشاره
گسترش و استقبال از مکتوبسازی خاطرهها و تجربهها در ایران، حرکت مبارکی است که هر یک از خردورزان و مجریان و کارآفرینان باید بهگونهای از آن استقبال و در جهت بهبود و تکامل آن تلاش کنند. این کوشش که باید به جنبشی حرفهای تبدیل شود ممکن است با انگیزههای گوناگون انجام گیرد. دولتیانی که می نویسند به شیوهای و اهل کسبوکار هم به گونهای دیگر. بعضیها ممکن است در این آثار، در پی تبرئه خود باشند و تاریخ را با ارائه اطلاعات نادرست آشفته سازند و بخواهند از خائنی، قهرمانی بسازند. عدهای ممکن است با این نوشتنها بهدنبال آن باشند که از کسانی دفاع کنند یا به آنان بتازند، عدهای هم در پی ارائه گزارش صادقانهای از آموختهها و یافتههای خود باشند… باری، این کارها هر چه که هم باشند حتی اگر به تهیه کتابی برای کادویی هم بینجامد خود ارزشمند است. اصل مکتوب سازی درباره عمل در ایران که فرهنگی شفاهی دارد مبارک است و متبرک. البته بسیاری از این نوع کارها،از پختگی برخوردار نیستند اما نباید ناامید شد و تا رسیدن به کارهای سنجیده تر در خاطرهنویسی و تجربهنگاری، راه درازی در پیش است، آن هم در فرهنگی که راز زیستن در آن پنهانکاری است و نمی شود به دلایل گوناگون خیلی از حرفها را زد. مولانا در وصف این واقعیت میگوید:
در بیان این سه کم جنبان لبت از ذهاب وز ذهب وز مذهبت
انگیزه نگارش این جستار
برای بنده خواندن کتاب فرزند کویر خاطرات سیدکاظم وزیریهامانه به چند دلیل از اهمیت برخوردار بود:
نخست این که به این نوع متون علاقه دارم، و در این راستا آثاری را نیز به وجود آوردهام. دوم آن که خواندن کتابی درباره کارنامه وزیر نفت در کشوری که همه چیزش یعنی نفت، برای یک معلم مدیریت ضروری و لازم است. (آن هم وزیری در دوران ریاست کسی که به قول جناب وزیری می خواست وزرات نفت را شخم بزند و به این آسانی تاریخ ایران از پیامدهای ناگوار کارهایش خلاصی ندارد..) و دلیل دیگر آنکه آن که من مسئول کمیته تحول اداری در مدیریت امور اداری شدم که نویسنده کتاب بخشی از عمر خود را در آنجا صرف کردهاند، برایم مهم بود که ایشان چه تصویری از آنجا دادهاند و با درک بنده به عنوان یک معلم مدیریت که از دیدگاه علمی می کوشد تا به حوزه اداری بنگرد ، چه تفاوتی دارد.
کامل مقاله را در زیر می توانید مشاهده کنید.