کتاب:خاطره‌نویسی و تجربه‌نگاری سازمانی

کتاب:خاطره‌نویسی و تجربه‌نگاری سازمانی

 

خاطره‌نویسی  و تجربه‌نگاری  سازمانی

(به همراه   روایتی از  خاطره ها  و تجربه‌های   نگارنده   در  صنعت فولاد)

تقدیم نامه کتاب

پیشکش به تمامی کارگران زحمتکش ایران و کارکنان آن سال و این سالهای گروه ملی صنعتی فولاد ایران، بویژه همکارانم در اداره آموزش. چه آنانی که در آن ایام، یارِ شاطرم بودند و چه آنان که بار خاطرم. 

 برای تمامی کسانی که در حوزه آموزش سازمانی فعالند و  کم  اشتیاقی کارکنان به یادگیری را مسئله کاری خود می‌دانند که باید حل کنند نه مایۀ گله‌مندی از آنان.

 و تقدیم به نسل جدید ایرانی، با این امید که برانگیخته شوند تا تجربه‌های پیشینیان خود را بخوانند و بیاموزند که چگونه باید بازیگر امیدوار و گزارشگرِ راست‌گفتار زمانۀ خود باشند.[1]

 

 پیشنگاشت

 

نیــم عمــرت در پریشــانی رود

نیــم دیـــگر در پشیمــانی رود

ترک این فکــر و پریشــانی بگو

         حال و یار و کار نیکوتــر بجــو  

                                                                                                          مولانا

 

رفته رفته پس از پایان تحصیلات در سیر تاملات علمی و چرخش از فلسفه تحلیلی( (analytical به سوی فلسفه قاره‌ای (Continental ) دریافتم نظریه‌های علوم انسانی و اجتماعی در خلأ ‌زاده نمی‌شوند، بلکه اوضاع و احوال زمانۀ نظریه‌پردازان، شخصیت و واقعیا‌های زندگی آنان، در شکل‌گیری نظریه‌هایشان بسیار موثر هستند. از سویی دیگر خواندن و شنیدن خاطرات تعدادی از‌ مدیران ایرانی در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه‌ هاروارد([i])،اهمیت نگرش تاریخی را در فهم چالش‌های نظری و عملی بر من روشن ساخت. این آگاهی مرا به سوی مطالعات تاریخی کشاند تا دریابم تاریخ تحولات علمی در جهان غرب چگونه بوده و چگونه دانش مدیریت در جهان و ایران سر بر آورده است[2] و زمینه و زمانة تاریخی تجربه‌های مدیران و کارآفرینان ملی چگونه بوده است.([ii] )این آگاهی برای همه فعالان نظری و عملی در حوزه سازمان و مدیریت یک ضرورت تاریخی است.[3]

نگارنده و خاطره نویسی و تجربه‌نگاری 

توجهم به نوع ادبی روایت  (Narrative)با خواندن سفرنامه‌های نیکوس کازانتزاکیس نویسنده مشهور یونانی و جلال آل احمد جلب گردید. همین توجه  باعث شد تا برنقش ادبیات و  فرهنگ در فرآیند مدیریت ملی و سازمانی تمرکز کنم. به دنبال آن سه مقاله پیوسته هم با نام: فرهنگ‌ها: خیزشگاه نظریه­های کاربردی در مجلۀ مذکور منتشر کردم. مقالاتی که بیانگر کنجکاوی های من در باره رگه‌های آگاهی مدیریتی در فضای فرهنگ عمومی ایرانیان بود. رفته رفته به این پرسش رسیدم که چگونه می‌توان با تئوری، واقعیت را جامع‌تر و روشن‌تر دید؟ در فرآیند یافتن پاسخ، متوجه روش Case Study شدم. هیچ منبعی برای چندوچون این شیوه از نگارش وجود نداشت. من حتی در دوران تحصیل یک case بررسی نکرده بودم. برانگیخته شدم تا به جستجو دربارۀ این روش آموزشی بپردازم. پس از چندی در سال 1368 اولین موردکاوی[4] را در مجله دانش مدیریت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران نوشتم،

در آن مقاله‌ها کوشیدم تا ضرب‌المثل‌های ایرانی را به عنوان جوهرۀ شعور تجربی(حکمت عملی) ایرانیان در طول تاریخ، تفسیر سازمانی کنم و به دنبال تشخیص اقتضاهای زیست‌بوم فرهنگی ایران بودم.

در حوزه شخصی هم سفرنامه‌نویسی را جدی  گرفتم و سفرنامه‌های قونیه (خاتون خاطره) و حج (گردی در گردباد) و سفرنامه‌های کوچکتری را  نگاشتم و گاهنگاری‌های پراکنده‌ام به سوی روزنگاشت‌ میل پیدا کرد. تجربۀ نگارش کتاب‌های در هوای یک رویا،[iii]تدریس ترازمند[iv] و حرمتدار حیات[v]  مرا این به فکر انداختند تا بخش خاطرات دوران حضور در گروه ملی صنعتی فولاد ایران را – در کتاب منتشر نشده در مکتب روزگار – به صورت کتاب  مستقل حاضر منتشر کنم.

اهمیت و اهداف کتاب

یکی از مصیبت‌های کهن ما ایرانیان فراگیری فرهنگ شفاهی است. همین مایه تکرارهای گاه ناپسند است. بسیاری از مدیران، به دلایل گوناگون از توان نگارش مناسب برخوردار نیستند. همین واقعیت باعث می‌شود از خاطرات نویسی بگریزند. این نوع مدیران به جای آن که بگویند نمی‌توانند بنویسند یکسره بهانه‌هایی مانند کمبود وقت را  مطرح می‌کنند در حالی که ساعت‌ها  در جلساتی به سر می برند که می‌توانند بسیار کوتاه‌تر برگزار شوند یا… اگر این گروه اعتراف به نتوانستن بکنند می‌توان به آنها راهکاری برای حل مشکل‌شان پیشنهاد داد. مثلا این که تکه‌تکه خاطرات خود را ضبط کرده و سپس دیگران پیاده‌سازی، ویرایش و آماده‌سازی کنند تا آنها در پایان بازخوانی و نهایی‌سازی کنند. کتاب حاضر با دو هدف کلی زیر نوشته شده است:

  • ارائه تعریف‌ها و فرآیندهایی برای خاطره‌نویسی و تجربه نگاری در بخش (الف)
  • ارائه یک نمونه کاربرد برای روش ترکیبی در خاطره نویسی با تجربه نگاری در بخش (ب)

روش‌‌شناسی کتاب

در نوشتارهای بخش‌ اول از شیوه تحلیلی و در بخش دوم از رویکرد روایتی استفاده شده است لذا باید با این روش‌شناسی‌ها، متن حاضر مورد داوری قرار گیرد.[5]

ساختار کتاب

کتاب حاضر از دو بخش زیر تشکیل شده‌است:

بخش (الف)

در دو نوشتار این بخش خاطره‌نویسی و تجربه‌نگاری و اهمیت و فرآیند آنها تشریح می گردد.

بخش (ب)

نگارنده در نوشتار سوم این بخش کوشیده‌ تا چندوچون آغاز تا پایان مدیر شدنش را شرح دهد، سپس در نوشتار چهارم در چارچوب هفت  Sآسیب‌شناسی مکنزی (McKinsey)، آسیب‌هایی را که در قلمرو کاری او وجود داشته تدوین نموده و رویکرد ایجادی و اصلاحی‌ دربارۀ هریک را بیان ‌کند.

 

نکته‌ها

  • از پس غبار سه دهه به گذشته نگریستن، گزارش دقیق دادن و داوری درباره رخدادها بدون مدارک جامعی از آن زمان کاری ناممکن است لذا با احتیاط سخن گفته شد و برای پرهیز از خطای حافظه، جزئیات شرح داده نشده است.
  • هیچ یک از فرآیندهای تجربه‌نگاری و خاطره‌نویسی در نوشتار‌های اول و دوم از هیچ منبعی برگرفته نشده و برداشت‌های نگارنده است.
  • متاسفانه به همکاران آن هنگام امکان دسترسی نبود تا از آنها بپرسم از پس غبار زمان‌ آن ایام چگونه در آینه وجودشان پدیدار است، فقط به مسئول محترم دبیرخانه دسترسی بود که خاطراتشان در پیوست آمده است.
  • می توانم گفت بسیاری از کتاب‌های مهم موسوم به تجربه و خاطره سازمانی منتشره در ایران را بررسی کرده‌ام. بر هریک از آنها نقدهای ساختاری، محتوایی و روش شناختی دارم که پاره‌ای از آنها  را در سایت بنده نیز می‌توان دید.  نگارنده در کتاب حاضر سر بررسی نقادانه این نوع کتاب ها را ندارد زیرا از مسیر  هدف این کتاب منحرف می‌شد. می‌توان با مقایسه‌ای ساده آنچه در این کتاب آمده با دیگر کتاب‌ها، دریافت برداشت نگارنده با دیگر منابع چه تشابه‌ها و تفاوت‌هایی دارد.
  • کلمات داخل ” “، برساخته های نگارنده هستند.تشابه احتمالی با کلمات دیگران تصادفی است.

در کتاب به عمد نامی از همکارانم جز چند مورد نبردم زیرا گمان بردم که ممکن است راضی نباشند . همکاران اصلی در اداره آموزش عبارت بودند از : همکاران اصلی به ترتیب الفبا: عیسی اسکندری، پرویز امینیان، اکبر اولین چهارسوقی، احمد آخوند، رحیم آرست، محسن بامدی، سعید بحرینی، بهزاد بدیعی، منوچهر برون، عبدالزهرا بوعذار، ابراهیم بیاتی اشکفتکی، غلامرضا پازهر، هاشم پوررفیعیان، علی‌اکبر پورسیاح، بشیر حمودی سبحانی، مهدی حیاتی، ایرج خجسته، علیرضا رازقی‌زاده، مسعود رفیع‌دشتی، محمد زراعتکار شوشتری، شهلا زمانی قلعه‌تکی، محمود سروری، مرتضی شمس سولاری، محمود شمس‌نیا، غلامعلی شمشیرگر، جعفر شوشتری، عزیز شهرکانی، بهرام صالحی، محسن طاهری‌پور، سیدنجم‌الدین طباطبایی، محمودطرفی صالحی، عاشور طینه‌زاده، نادر قطب‌الدین، هوشنگ کاویانی، علی کسرایی، علی متقیان سجیراتی، مسعود محمودخان‌شیرازی، طاهر مطیرپور، سید اسکندر موسوی گورابی، رستم نجفی بیرگانی، عبدالحسین نخلستانی، یوسف واصری، غلامعلی نوایی بلبل، منصورنوبختی، فاضل صفی‌خانی.

سپاس‌ها

در پایان لازم است از دو بزرگواری که از محضر آنها دانش و روش و منش آموختم به نیکی و قدردانی، ادای احترام داشته باشم. نخست از جناب آقای دکتر علی رضائیان( ریاست وقت دانشکده)، که سهم انکارناپذیری در توسعه علم مدیریت پس از انقلاب دارند ودیگر از جناب آقای علی پالیزدار( مدیرعامل وقت گروه)،  صنعتگر خستگی‌ناپذیری که دغدغه آبادانی ایران را دارد. برای استاد درویش‌کیش مرحوم دکتر حسن میرزایی اهرنجانی طلب  نیز آمرزش طلب می‌کنم که بیشتر مدرس درس تواضع و خیرخواهی و شوریدگی بود تا دیگر چیزها. همچنین شایسته ‌است از جناب آقای مهندس مسکوب ( عضو هیئت مدیره وقت گروه) و دکتر مجتبی امیری ( مسئول علمی دوره آموزشی- تفریحی گروه در آن زمان)  سپاس بگذارم که بر این پریشان نوشتار به دیده عنایت نگریستند و ضمن ارائه رهنمودهای اصلاحی، کتاب حاضر را با یادداشت‌های خود معتبر کردند و آراستند.

 

باید از یاران و استادان عزیز دیگری که مرا از آغاز تا پایان در تهیه این کتاب به شیوه‌های گوناگون یاری کردند به ترتیب الفبا قدردانی کنم: ( احمدزاده، ، تهرانی،داوری‌فر،راسخی، سعیدی، صدرالسادات، عبداللهیان، فاضلی،                      ).

 

آرزومندی

بی تردید خاطرات و تجارب یک مدیر آموزش در مقیاس اندازه سازمانی، از نظر کمی و کیفی چندان از ارزش بالایی نسبت به مدیران عالی‌رتبه و کارآفرینان برخوردار نباشد. با چنین معیارهایی کارم چشمگیر نیست، هر چند من آن زمان مدیر آموزش شرکتی بودم که پنج هزار نفر کارگر و کارمند و مدیر داشت و نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا می‌کرد، اما تواضع ضروری می‌سازد بپذ‌یرم اگر رندی بگوید:« مورچه چیست که کله پاچه اش چه باشد.» اما چه کنم که دلخوشم به سخن مادر ترزا که از او نقل است:« ما در این جهان کارهای بزرگی نمی توانیم  بکنیم اما می توانیم کارهای کوچکی را با عشقی بزرگ انجام دهیم.»  در داوری‌ام نسبت به چند و چون آن زمان همین را می دانم که هر چه کردم عاشقانه بود، اگرچه مدتی است براین باورم که عاشقی گاه با دیوانگی قرین می‌شود، و ادعای عاشقی، حجتی برای درستی کار ما نیست لذا دیری است  معتقدم عشق باید با تدبیر هدایت و محافظت شود وگرنه صاحبش را اسیر پشیمانی و حسرت می‌کند و نتیجه‌اش ویرانی است.

باری، کتاب حاضر پای ملخی به حضور سلیمانان علم و عمل بیش نیست که امیدوارم مایۀ تشویق نگارش تجارب و خاطرات سازمانی در  کشور شود و رویکردهای کتاب را تداوم و تکامل ببخشند. این کار موجب پیشگیری از فراموشی تاریخی و تراکم آموزه‌های سازمانی و پیوند میان نسل‌ ها می شود. آری، دیگر وقت آن است که بپذیریم ایران و ایرانیان فرصت تکرار خطا ندارند؛ آن هم خطاهایی که دیگران در کودکستان تاریخ کرده‌اند.

                                                                        خاکی

 

[1] فرانسوا میتران رهبر فراکسیون سوسیالیست‌ها در جلسه‌ای با حضور وزیر آموزش عالی در جنبش 1968 م گفت: «جوانان همیشه درست نمی‌گویند، اما این نباید باعث شود جامعه‌ای که جمعیت جوان آن زیاد است فکر کند که جوانان همیشه اشتباه می‌کنند.»

[2] متاسفانه در حوزه تاریخ دانش مدیریت در ایران، نه کتاب‌های تاریخی و نه متون روایتی چندانی وجود ندارد. گفتگوهای نگارنده با تعدادی از استادان قدیمی در حوزه دانش مدیریت بر او آشکار گردانید که آن‌ها خاطرات بسیار محدود و پراکنده و غیرمستندی دارند. از سویی دیگر بسیاری از رئیسان و استادان نسل های نخستین مدیریت از دنیا رفته‌اند و عده‌ای هم هیچ نام و نشانی ندارند.

نک: خاکی، غلامرضا (1399) واکاوی تاریخی در مدیریت تحول در ایران معاصر، نشر فوژان

 

[3] من در حسرت گذشته به‌سر نمی برم اما به گمانم خوب است گهگاه به آن بازگردیم. زیرا باور دارم که هر ملتی سرمشق و الگوهایش را باید در تاریخ خود بجوید نه در نزد بیگانگان. (دموستنس)

 

[4] نگارنده كتابي به نام مورد‌كاوي و مورد‌نگاري در مديريت در سال1373 در انتشارات دانشکده مدیریت منتشر کرد كه در آن براي اولين بار اصطلاح موردكاوي به عنوان معادلي برايCase Study مطرح شد. موردكاوي، روشي آموزشي و موردپژوهي(  Case Research  ) رویکردی پژوهشی است.

[5] روش شناسى (Methodology) را مطالعۀ فلسفى روش (Method) در رشته های علمی مانند شیمی، تاریخ، ریاضى و روانشناسى… تعریف می‌کنند. روش، فرآیندی گام به گام براى پاسخ‌دهی معتبر به پرسش یا حل مسئله است. پژوهش های علمی انواعی کمی(Quantitative)،کیفی(Qualitative) و آمیخته (Mixed) دارند. در تحقیق‌های کمّی، بیشتر بر رعایت منظم گام‌های پیش بینی شده در روش تأکید می‌شود و داده‌های عددی در آن کاربرد دارند، اما در تحقیق‌های کیفی بر رویکرد (Approach ) یعنی شیوۀ ورود به موضوع تأکید می‌شود. در رویکردهای کیفی تحقیق، معانی نهفته در جمله‌ها و عبارت‌های متن‌ها و رفتارها، داده‌ها و اطلاعات تحقیق قلمداد می‌شوند. برخی معتقدند در پژوهش‌های کیفی باید به جای اصطلاح روش از رویکرد بهره گرفت. به کتاب حاضر نمی‌توان از دیدگاه پژوهش‌های کمی نگریست

[i] حبیب لاجوردی در سال ۱۳۵۹  ش به پیشنهاد یکی از اساتید دانشگاه هاروارد اقدام به نوشتن طرح اولیه پروژه تاریخ شفاهی ایران می‌نماید . در شهریور ۱۳۶۰ش این طرح به ‌صورت اجرایی در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد اجرایی می شود.هدف این طرح جمع‌آوری و نگهداری خاطرات افرادی بود که در رویدادهای سیاسی و تصمیمات مهم ایران نقش داشتند. هزینه مالی این طرح که طی ۱۴ سال انجام پذیرفت در حدود ۷۵۰۰۰۰ دلار آمریکا بود که توسط گروه‌های مانند شرکت‌های خصوصی و ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا بنیاد فورد سازمان موقوفه ملی برای علوم انسانی تامین شد. برای جلب اطمینان افرادی که مصاحبه می‌شدند پیش از آغاز مصاحبه اولیه، یک توافق‌نامه رسمی بین راوی و دانشگاه هاروارد به امضا می‌رسید. راوی در این توافق‌نامه رسماً اعلام می‌داشت که زمان دسترسی به متن مصاحبه برای پژوهشگران و عامه چه زمانی باشد.

نک :

  • آبرامز، لین(1397) نظریه تاریخ شفاهی علی فتحعلی آشتیانی،سوره مهر
  • مهدی ابوالحسنی ترقی و مرتضی نورایی،(۱۳۹۴)تاریخ شفاهی و جایگاه آن در تاریخ‌نگاری معاصر ایران، پژوهشكده تاريخ اسلام،
  • توکلی ، فائزه (1396) تاریخ شفاهی؛ مباحث نظری و روش‌شناسی،انتشارات حوزه هنری
  • رسولی‌پور، مرتضی(1394) تجربه‌ها و تأملات در تاریخ شفاهی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
  • حسن آبادی، ابوالفضل ( 1385) تاریخ شفاهی در ایران، انتشارات سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی
  • کوینلن مری‌کی ، سامر، باربارا دبلیو ( 1392) راهنمای تاریخ شفاهی، رضا مهاجر، سازمان اسناد ملی ایران
  • فصلنامه تاریخ شفاهی از انتشارات انجمن تاریخ شفاهی ایران

 

[ii] نک: سوئدبرگ، ریچارد(1400) جامعه شناسی اقتصادی، علی اصغر سعیدی، انتشارات تیسا

[iii] نک:خاکی، غلامرضا (1399) در هوای یک رویا، لوح فکر

[iv] نک:———– (  1401) تدریس ترازمند، هوش ناب

[v] نک: ———– (  1402 ) حرمتدار حیات، انتشارات همرخ