جستار:جرینگ جرینگ زنجیر انوشیروانی در کلیکهای الکترونیکی

جستار:جرینگ جرینگ  زنجیر انوشیروانی در کلیکهای الکترونیکی

اشاره

به یاد دارم در ایامی که دبستان بودم پدر از طرح تعریض خیابان شهرداری به دفتر فرح شکایت کرده‌بود. پس از چندی او  روزی هراسان به خانه آمد و با هیجان گفت که شکایتش را با نامه‌ دستور پیگیری از دفتر فرح به شهرداری فرستاده‌اند و امروز شهردار او را  به شهرداری احضار و سرزنش و تهدید کرده که: «حالا می بینی، می روی از ما شکایت می‌کنی؟!»

ماجرای شکاییت پدرم، باعث شده بود تا مدتها من در نهان ترسان باشم که بر سر پدرم چه خواهند آورد! در خاطر دارم  همواره در راه رفتن به مدرسه از در شهرداری که می‌گذشتم به شهردار ناسزا می‌گفتم…

اکنون وقتی در راهرو وزارتخانه‌ها و اداره‌ها، مردم دادخواه را با کاغذهایی در دست می بینم که مزین به دستورهای  اغلب بی حاصل پیگیری مقاماتند، ناخودآگاه خاطره شهرداری در من زنده می شود…

با کلینک روی فایل پی دی اف زیر کامل مقاله را ببنید

سامانه پاسخگویی