سفرنامه یزد: دیدار اخگر

سفرنامه یزد: دیدار اخگر

اپیزود اول

 

1)چونان باورمندي به آتش مقدس عشق الهی، به دیدار آتش[i] آمده‌ام و درون آتشكده[ii] قلمی می زنم. آتشکده خلوت است و از كولر باد خنكي بر روي من كه در ميانه سالن رو به آتش نشسته‌ام وزيدن دارد. گاه چشمي بر آتشدان  و چشمی دیگر بر کاغذ، مي خواهم از در ظلمت ماندگي و سرمازدگي انسان آخرالزمان بنويسم …

هزار تومان داده‌ام و اجازه آن را يافته‌ام كه آتش ورهرام را با قدمتي 1542 ساله را به تماشا بنشينم .چه روزگار عجيبي است اگر پول داشته باشي به حريم و مقدس نیز راه مي يابي. نمی دانم اگر گدایی بر درگاه‌این آتشکده پیدا شود و بگوید آهی در بساط ندارم اما از تقدیس کنندگان راستین آتش مقدسم به دیدار این آتش راه می یابد یا خیر؟!

کامل این مقاله را در لینک فایل زیر بخوانید

سفرنامه یزد.به دیدار اخگر