اشاره
در این که براستی بسیاری از مسما به نقدها (شبه نقدها) که منتشر میشوند نقد نیستند هیچ تردیدی نیست. زیرا نه محتوایی داشته و نه چندان ربطی به موضوع دارند. گاه در بسیاری از آنها نگارندگان نیز شرط ادب و اخلاق نقد را رعایت نکردهاند لذا ارزش توجه ندارند اما از سویی دیگر نیز نباید فراموش کرد که خیلی از این نوع کسان که بعدها نقدهای سنجیده و پسندیدهای ارائه کردهاند روزگاری از همین نوع نقدهای پریشان نوشتهاند اما برخوردهای آموزنده و درست بزرگان با آنها، رویکرد نقدشان را از نظر محتوایی-اخلاقی تکامل داده است…
پاسخ به کدام نقد؟
اخیراً استاد ملکیان در مصاحبهای فرمودهاند که “به پارهای از نقدها پاسخ نمیدهند. من بادیگارد افکار خودم نیستم.” این سخن از جنابشان بسیار جای تأمل دارد. اگر به سبک خودشان منطقی به فرمایششان توجه کنیم باید بپرسیم:
استاد ایا اگر کسی به ابهامهای پیش آمده درباره نظراتش پاسخ دهد این یعنی بادیگارد بودن؟ آیا شما با این سخن نخواستهاید به آنان که از آرا خود دفاع میکنند متعصب بگویید و بفرمایید آنها نوعی قدرت از طریق (؟!) بادیگاردان خود به نمایش میگذارند و برای من چندان مهم نیست که چه کسی چه میگوید؟ شما اکنون در ویرایش پنجم عمرتان (که رویکرد التقاطی دارید و منادی پروژهمداری عقلانیت و معنویت هستید) به کدامین نقد تاکنون پاسخ کتبی یا شفاهی مشخص فرمودهاید؟ آیا اگر نقدهای درباره پروژه خود را جمعآوری کرده و پاسخهای درخور میدادید این اندامنمایی بادیگاردی است؟
آری، این یک واقعیت است که هر متفکری نمیتواند برای همه نقدهایی که از او به عمل میآید وقت بگذارد و کارگاه آموزش نقادی باز کند، زیرا به قول مولانا:
گر شوم مشغول اشکال و جواب
تشنگان را کی توانم داد آب
اگر خود جنابعالی مجالی برای پاسخ به ابهامها و پرسشها به صورت مکتوب و دقیق و مستند ندارید حداقل نمیشود به شاگردی بفرمائید این کار را انجام دهد و شما هم یادداشتی و تکملهای بر آنها بنویسید؟ اینکه در مصاحبهای دو نکته بگویید و بگذرید یعنی رفع ابهام از پروژۀ شماست که مدعی هستید خط بطلان بر تمام مکاتب ارتدوکسی، تفکیکی روشنفکری و سنتگرایی…کشیده است؟
درخواست
آیا جا ندارد از جلسات و مکتوباتی که جنابعالی در آنها فقط به پاسخگویی به نقدهایی درباره آرا گوناگون خود پرداختهاید و بیهوده بودن سخن ناقد را مشخص فرمودهاید منتشر نمایند تا اولاً نقادان بفهمند شما به چه نوع نقدهایی پاسخ میفرمائید ثانیاً علاقهمندان به شما از مواضع دفاعتان آگاه شوند.
استاد مبادا؛
آنجا که نقدها را ناقد عیار خواهد
مردان مرد بینی در اضطراب مانده